چرا تلویزیون "شوقپروازها" را از یاد برده است؟
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۸۲۹۴۱
به گزارش جهان نيوز، پانزدهم مردادماه بود که خبر شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رسانهای شد. این شهید بزرگوار روز عید قربان همراه با یکی از خلبانان نیروی هوایی سرهنگ علیمحمد نادری بهمنظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار صحیح اجرای عملیات با یک فروند هواپیمای اف5 دوکابینه از پایگاه هوایی تبریز بهپرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بابایی و نادری پس از انجام مأموریت بههنگام بازگشت در منطقه عملیاتی سردشت به شهادت رسیدند.
تلویزیون یک پروژه ماندگاری را بهکارگردانی یدالله صمدی تقدیم خانواده شهید بابایی کرد، پروژهای که از سال 74 با همکاری ارتش شروع شد. مرحله پیشتولید این سریال از سال 76 آغاز و بخشهایی از فیلم هم که مربوط به دوران کودکی شهید بابایی در شهر قزوین بود فیلمبرداری شد.
کارگردانی سریال در این دوره بهعهده حسین قاسمی جامی و نویسندگی سه تن از نویسندگان ارتش گذاشته شده بود که بهعلت اختلافنظرهای بهوجودآمده بین عوامل تولید در همین ابتدا متوقف شد. ولی پس از وقفهای 10ساله مجدداً از سال 86 کلید خورد.
در این دوره نویسندگی فیلمنامه کار مشترک ارتش، بنیاد امور ایثارگران و جانبازان و خانواده عباس بابایی بود. با ورود مرحوم یدالله صمدی بهعنوان کارگردان تصویربرداری سریال از خرداد 88 آغاز شد. ملیحه حکمت همسر عباس بابایی با دیدن فیلم «دلشکسته» تحت تأثیر بازی شهاب حسینی قرار گرفت و وی را برای ایفای نقش همسرش در سریال پیشنهاد داد که با موافقت سایر عوامل تهیه روبهرو شد.
حالا بعد از این سالها و چندین بار پخش تلویزیونی بسیاری از سکانسها، پلانها و حتی صدایِ دلنشین و خاطرهانگیز یدالله صمدی در ابتدای تیتراژ این سریال یادآور اتفاقات جذاب و ماندگار «شوق پرواز» است.
سلما بابایی دختر شهید عباس بابایی درباره سریال «شوق پرواز» تصریح کرد: من اعتقاد دارم آنقدر شهاب حسینی قدرتمند نقش پدرم را بازی کرد که انگار گویی عباس بابایی جلوی دوربین بود. واقعاً یکی از عوامل ماندگاری این سریال حتماً بازیگر نقش شهید بابایی است. طبیعتاً کسی میتواند این سریال را به این اوج ماندگاری رسانده باشد که کاربلد و حرفهای هدایتگری و کارگردانی کند. یدالله صمدی آنقدر خوب درباره شهید بابایی، نیروی هوایی و اتفاقات دیگر سریال تحقیق کرده بود که میتوانست در جایگاه یک راوی جامع از زندگی شهید عباس بابایی هم قرار بگیرد.
وی در خصوص صحنههایی که بازیگران و عوامل گریه میکردند گفت: بسیاری از مواقع میدیدم و میشنیدم که آنقدر تحت تأثیر واقعیتهای زندگی شهید بابایی قرار میگرفتند که بازیگران و گروه بارها گریه میکردند. جالب است بدانید این سریال تلویزیونی گوشهای از شهید بابایی را نشان داد و نمیتوانست تمام حقیقت را بیان کند چون باورپذیریاش برای مخاطب سخت بود، زیرا بسیاری با دیدن این سریال میگفتند "واقعاً چنین آدمی وجود داشته؟!".
دختر شهید بابایی با اشاره به بازتابهای این روزهای سریال «شوق پرواز» تأکید کرد: «شوق پرواز» چندین بار روی آنتن رفته ولی هنوز بازتابهای آن را میبینم و میشنوم. هر سال هم میگذرد علاقه مردم به شهید بابایی بیشتر میشود و دوست دارند بیشتر با ابعاد شخصیتی و سبک زندگی ایشان آشنا شوند. بسیاری با دیدن این سریال شهید بابایی را الگوی خودشان قرار دادند. خیلیها به خودم گفتند "مسیر زندگیمان تغییر کرد"، و حتی میگفتند "با عباس بابایی زندگی کردیم".
وی با ابراز اینکه مردم در خارج از کشور هم شهید بابایی را شناختند، گفت: بارها گفتهام تا زمانی که سریال «شوق پرواز» ساخته نشده بود شناخت اکثریت مردم حتی آنهایی که در خارج از کشور هستند یک شناخت کامل و جامعی نبود. پیامهایی را از خارج از کشور دریافت کردم که مرا تحت تأثیر قرار دادند. فکر میکنم ساخت این مجموعهها بهشدت برای جامعه ما میتواند نتیجه مثبتی داشته باشد، همیشه گفتهام و انگار توجهی به این حرفها نمیشود.
سلما بابایی عنوان کرد: بیاییم راجع به کسانی کار کنیم که شناختهشده نیستند ولی بسیار بزرگند. داستان این بزرگمردان بسیار دیدنی و تأثیرگذار است. گفتن خیلی از حرفها و دغدغهها بهواسطه فیلمهای داستانی میتواند راهگشاتر از نشر و کتاب باشد. اکثریت این روزها فیلم میبینند و کمتر کتاب میخوانند. فیلمهایی که برایشان جذابیتی داشته باشد طبیعتاً آن را دنبال میکنند، براساس داستان واقعی باشد تأثیر بیشتری دارد و خطمشی جوانها را تغییر میدهد، همین جوانهایی که مسئولین جامعه فردای ما هستند. باعث خوشحالی من است که میشنوم بسیاری از همین جوانها با دیدن این سریال، تغییر کردند، بهسراغ کتابها و آثار دیگری رفتند تا بیشتر شهید بابایی را بشناسند.
وی اضافه کرد: لحظه به لحظه «شوق پرواز» گریه کردم آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتم مخصوصاً با هنرنمایی شهاب حسینی که از لحاظ ظاهری هم خیلی به پدرم شباهت داشت. او نقش کسی را بازی میکرد که من بهعنوان یک فرد عادی شهید عباس بابایی را یک قهرمان ملی میدانم. افسوس میخورم ایکاش کنار ایشان بیشتر فرصت زندگی پیدا میکردم تا خیلی چیزها را از ایشان میآموختم.
دختر شهید بابایی با اشاره به ماجرای عوض شدن شهاب حسینی در دوران بازی نقش شهید بابایی، تصریح کرد: شهاب حسینی واقعاً یکی از بازیگران بیحاشیه هستند که در صحنه نمایش و ایفای نقش یک سوپراستار به تمام معنا هستند. خودشان به من میگفتند؛ "شهید بابایی زندگی من را عوض کرد، بهشدت علاقهمند شهید بابایی هستم و تأثیرات زیادی روی من گذاشتند".
وی با گلایه از فراموش شدن «شوق پروازها» در تلویزیون، گفت: این مسئله را بارها گفتهام ساختن فیلمهای طنز و سریالهایی با موضوعات اجتماعی خوب و لازمند و مردم به این آثار نیاز دارند ولی انگار در این روزگار، «شوق پروازها» فراموش شدهاند. یک زمانی آدمهایی در این جامعه بودند و بعداً با نقشآفرینی در جبهه پایداری، قهرمان معاصر شدند ولی خبری از پرداختن به این شخصیتها نیست. جوان ما باید این شخصیتها را بشناسد تا بتواند از سبک زندگیهایشان الگوی درست بگیرد.
سلما بابایی در پایان درباره عدم حمایت مسئولین نسبت به کارهای دفاع مقدس، گفت: من یک کاری بهنام «وکیل مدافع» را کارگردانی کردم اما متأسفانه مورد حمایت قرار نگرفت. من فعلاً قصد ندارم کار دفاع مقدسی بسازم چون دلسرد شدم.
میخواستم با داستان تأثیرگذار «وکیل مدافع» یک تلنگری به مسئولین و کسانی که از جنگ و شهید و شهادت سوء استفاده میکنند تا به جایگاه و مقامی برسند، بزنم، اما نشد و کسی ما را حمایت نکرد! به این دلیل فعلاً کار جنگی نمیسازم شاید بهسراغ کار اجتماعی رفتم و البته اگر فرصت و شرایط مناسبی برای کار جنگی پیش آمد دغدغهمندانه در آن میدان حاضر خواهم شد.
منبع:تسنیم کپی متن خبر برچسب ها: تلویزیون سریال شهیدبابایی
منبع: جهان نيوز
کلیدواژه: تلویزیون سریال شهیدبابایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۸۲۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودیهای شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعهای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب میشد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه میکند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترینها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژههای خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده میشود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژههای داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب میشوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیتهای خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگیهای مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب میآمد توانست یکی از مولفههای مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان میشود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در میآید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا میکند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفههای موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روشهای نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانهای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و میکوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درستترین و علمیترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیتهای او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی میشویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترینها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفههای درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا میکنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانهها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد میشود، در برخی از گفتگوهای رسانهای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژهای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه میشود، اول از دست اندرکاران پروژه میخواهم که بخشهایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان میگذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام میدهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش میکند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگوهای رسانهای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاههای موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفهها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقیها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش میکنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمیدهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که میتوان در آهنگسازی فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدتهای زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش میکنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزههای دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر میآید میبایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی